جدول جو
جدول جو

معنی خاتون خم - جستجوی لغت در جدول جو

خاتون خم(نِ خُ)
کنایه از شراب ناب است و خم شراب را نیز گفته اند. (برهان) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ)
دهی است از بخش شهریار شهرستان طهران واقع در 25 هزارگزی باختر شهریار و در یک هزارگزی راه ماشین رو فرعی کرج به اشتهارد. محلی است جلگه ای و معتدل وسکنۀ آنجا 317 تن، مذهب اهالی شیعه و زبانشان هم ترکی و هم فارسی است. آب آنجا از قنات. محصولات آن غلات و بنشن و پنبه و چغندر قند و باغات انگور، شغل اهالی زراعت است راه آنجا ماشین رو می باشد. مزرعۀ نورآباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
شهرکی است خرد (از ماوراءالنهر بچاچ) و آبادان و بارگاه سغد و سمرقند است و آن فرغانه و ایلاق است نزدیک دیمعان کث. (حدود العالم ص 70)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 230 هزارگزی خاور مهاباد و 18 هزارگزی باختر شوسۀ بوکان بمیاندوآب، محلی است کوهستانی و معتدل ولی مالاریائی، سکنۀ آن 210 تن، مذهب اهالی سنی و زبان آنها کردی است، آب از چشمه است و محصولات غلات و توتون و حبوبات و چغندر میباشد، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی جاجیم بافی میباشدو راه مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نِ خُ)
کنایه از شراب سرخ. (آنندراج) (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). خون شیشه. خون قرابه. خون صراحی. خون قدح. خون بط. خون ناموس. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا